خورگام ، بخشى در شهرستان رودبار و ولایتى قدیمى در گیلان.
1) بخش خورگام، در مشرق شهرستان رودبار واقع و مشتمل است بر دو دهستان و یک شهر به نام بَرَهسَر که مرکز آن است. بیشتر آبادیهاى خورگام کوهستانى است. کوههاى البرز جنوبى در آن امتداد دارد. برخى از رودهاى آن عبارتاند از: چَلارود، گیاش (چهل قدیم)، بَرارود، تورنگ کلات و ناوه (فرهنگ جغرافیایى آبادیها، ج 26، ص 93، 96ـ97، 551؛ صالح، 1374الف، ص 383).
ریسندگى و بافندگى و بافت نمد، گلیم، جوراب، دستکش و شال در این بخش متداول است (همان، ص 96؛ خمامیزاده و اصلاح عربانى، ص 43؛ صالح، 1374الف، ص 374).
مردم آن شیعه دوازده امامیاند و به فارسى با گویش گیلکى و به کردى گفتگو میکنند (فرهنگ جغرافیایى آبادیها، همان، ص 46، 93).
جاده جیرنده (مرکز بخش عمارلو) ـ سیاهکل ـ لاهیجان ـ برهسر از این بخش میگذرد. راه جنگلى رودبار ـ برهسر که از این بخش میگذرد، یکى از مهمترین راههاى عبورى جنگل گیلان است (صالح، 1374الف، ص 379).
جمعیت بخش خورگام در 1375ش، حدود 14000 تن بوده که از این تعداد حدود 2000 تن شهرنشین و بقیه روستانشین بودهاند بزرگترین روستای آن چهرمحل با حدود3000نفر جعیت (مرکز آمار ایران، 1376، ص10، 18).
آثار قدیمى خورگام اینهاست: امام ظهور و امامزاده عباس در آبادى لیاوُل علیا/ لیاولبالا؛ امامزاده صلاحالدین در آبادى لیاول سفلا/ لیاول پایین؛ امامزاده اسماعیل در آبادى پشته کلا؛ امامزاده قاسم در آبادى سیبُن/ سیبُن و چند بقعه قدیمى در آبادیهاى نورالعرش و چِلْوانْسَرا (موسوى، ص 575).
2) ولایت خورگام. این ولایت قدیمى امروزه کمابیش برابر با بخشهاى کنونى خورگام و عمارلو در شهرستان رودبار است. ولایت خورگام در دو سوى شاهرود گسترش یافته بود. حدود سیاسى آن در طول زمان متغیر ضبط شده، چنانکه گاه جزو طارم، رودبار یا دیلمان بوده است. نام آن در منابع بهصورتهاى عمارلو، خورکام، خرگام، خرگان، خرکان، جرکان، خوکان، حرکام، جرکام و خرجام هم دیده شده است (حمداللّه مستوفى، ص60؛ جوینى، ج 3، ص 138، پانویس 3؛ کاشانى، ص 186 و پانویس 7؛ مرعشى، پانویس ص 428؛ رابینو ، ص 267).
به نظر میرسد در این ناحیه قبل از هجوم آریاییها، آماردها/ ماردها سکونت داشتهاند (رجوع کنید به سرتیپپور، پانویس، ص 42). نام خورگام در دور? کیاییان، از حکام محلى گیلان، ذکر شده است، چنان که در 535، کیاعلى فرزند کیابزرگ امید رودبارى (متوفى 532، جانشین حسن صباح) به خورگام لشکر کشید و از قتلغایبه، والى قزوین، شکست خورد (کاشانى، ص 186). جوینى از حمل? چنگیز به منظور ویران کردن قلعههاى خورگام یاد کرده است (ج 3، ص 138). در سد? هشتم، حمداللّه مستوفى (ص60) خورگام را ولایتى کوهستانى میان عراق عجم و جیلانات (گیلان)، با هوایى سرد، غل? بسیار، پنبه، گوسفند نیکو، شکار بسیار، و مردمى جنگجو، شیعه (اما به باطنى نزدیکتر) دانسته است.
در سد? نهم از خورگام به ولایت یاد شده است (مرعشى، ص 222، 406). برخى از وقایع مهم این دوره عبارتاند از: تصرف خورگام بهدست سیدحسن کیا، برادر سیدعلى کیا (مؤسس حکومت کیاییان*)، رسیدن حکومت خورگام به کار کیا حسن کیا در 845، و نبرد اسوار بهادر، سپهسالار خورگام، با ترکهایى که به منطقه آمده بودند و شکست دادن آنها در 887 (همان، ص 69، 246؛ لاهجى، ص20ـ21).
در سد? دهم، از خورگام در جریان تاراج دیلمان در 909 یاد شده است (لاهجى، ص 168). در دور? صفویه، در 1003 شیخ احمدآقا (حاکم قزوین) معروف به میرغضب بسیارى از اهالى خورگام و نواحى اطراف را قتلعام کرد (فومنیگیلانى، ص 165). در این دوره، شاهعباس اول صفوى (حک : 996ـ1038) گروهى از ایل رَشوَند را به خورگام کوچاند و سپس، نادرشاه افشار (حک : 1148ـ1160) عمارلو*ها را از خراسان به آنجا کوچاند و در آنجا ساکن کرد. عمارلوها قسمتى از زمینهاى رشوندها را اشغال کردند، و نام خورگام در این زمان به عمارلو تغییر یافت (رابینو، ص 259ـ260) و تا مدتها به همین نام خوانده میشد (براى نمونه رجوع کنید به رشوند، ص 67، 121، 189؛ لاهیجانى، ص 284).
در سد? سیزدهم از خورگام به «محال عمارلو» یاد شده است (رشوند، ص 67). در فهرست قراى آن که میرزاابراهیم در 1275 و 1276 تهیه کرد، قراى ناحی? خورگام با رود شاهرود به دو قسمت تقسیم میشد (رابینو، ص 267) که قسمت راست رود به قراى بابامنصورى معروف بود (همانجا). در 1297 هنگام تشکیل نهضت جنگل، راههاى خورگام بهسبب وجود عدهاى راهزن ناامن بود (سازمان اسناد ملى ایران، ص 112).
در نیم? اول سده چهاردهم، رابینو (ص 259ـ262) این ناحیه را به طور مفصّل توصیف کرده است.
در زمان پهلوى دوم (حک : 1320ـ1357ش)، از خورگام به بلوکى با 25 آبادى بزرگ و کوچک و دوازده هزار تن سکنه یاد شده است (رزمآرا، ج 2، ص 107).
در 1323ش، خورگام 62 قریه داشت. بافت جاجیم و پارچههاى پشمى در آن رواج داشت. از آثار قدیمى، برج سنگى به ارتفاع 5ر2 متر و قطر 5ر1 متر متعلق به زمان حسن صباح (متوفى 518) داشت و قری? منجیل مرکز آن به شمار میرفت (اداره کل آمار و ثبت احوال، ج 1، ص90).
از بزرگان معاصر که به خورگام منسوباند میرزا باقر خورگامى (رسا)، رئیس عدلیه، و شیخابوالقاسم خورگامى، حاکم شرعِ شهر رشت، درخور ذکرند (مردکار، ص 443).
************************
منابع : اداره کل آمار و ثبت احوال، کتاب جغرافیا و اسامى دهات کشور، جلد اول، فروردین 1329؛ عطاملکبن محمد جوینى، تاریخ جهانگشاى، چاپ محمد عبدالوهاب قزوینى، لیدن 1911ـ1937، ج 3؛ حمداللّه مستوفى، کتاب نزهةالقلوب، چاپ گیلسترنج، لیدن 1915، چاپ افست تهران 1362ش؛ جعفر خمامیزاده و ابراهیم اصلاحعربانى، «صنایعدستى گیلان»، کتاب گیلان، جلد سوم، 1374ش؛ حسینعلى رزمآرا، فرهنگ جغرافیایى ایران ]آبادیها[، جلد دوم، استان اول (گیلان)، 1328ش؛ محمدعلیخان رَشوَند، مجمل رَشوَند، شرح وقایع و گزارشهاى تاریخى منطقه رودبار و الموت، نواحى اطراف آن و قزوین و سالهاى 1271ـ1276، چاپ منوچهر ستوده و عنایتاللّه مجیدى، تهران 1376ش؛ محمدتقى رهنمایى ، «گیلانگرد» ، کتاب گیلان، جلد اول، انتشارات گروه پژوهشگران، به سرپرستى ابراهیم اصلاح عربانى، جلد اول، پاییز 1374ش؛ سازمان اسناد ملى ایران، نهضت جنگل و اتحاد اسلام، اسناد محرمانه و گزارشها، بهکوشش فتحاللّه کشاورز، تهران 1371ش؛ جهانگیر سرتیپپور، نشانیهایى از گذشته دور گیلان و مازندران، ]بیجا[، 1356ش؛ رضا صالح، «جنگلنشینان گیلان»، کتاب گیلان، جلد اول، پاییز 1374ش الف؛ همو، «مراتع گیلان»، کتاب گیلان، پاییز 1374ش ب؛ جمالالدین ابوالقاسم عبداللّهبن علیبن کاشانى، زبدةالتواریخ، به کوشش محمدتقى دانشپژوه، تهران 1366ش؛ ملاعبدالفتّاح فومنى گیلانى، تاریخ گیلان، در وقایع سالهاى 923ـ1038 هجرى قمرى، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1349ش؛ سازمان جغرافیایى، وزارت دفاع و پشتیبانى نیروهاى مسلح، فرهنگ جغرافیائى قزوین، جلد26، تهران 1378ش؛ علیبن شمسالدینبن حاجیحسین لاهجى، تاریخ خانى، شامل حوادث چهلساله گیلان از 880 تا 920، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1352ش؛ م.م. لاهیجانى، جغرافیاى گیلان، نجف، 1389/1969 ؛ هوشنگ مرادکار «دادگسترى»، کتاب گیلان، جلد اول، انتشارات گروه پژوهشگران، به سرپرستى ابراهیم اصلاح عربانى، پاییز 1374ش؛ مرکز آمار ایران، سرشمارى عمومى نفوس و مسکن 1375، شناسنامه آبادیهاى کشور، استان گیلان، شهرستان رودبار، تهران 1376ش؛ سیدظهیرالدینبن سیدنصرالدین مرعشى، تاریخ گیلان و دیلمستان، چاپ منوچهر ستوده، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، 1347ش؛ سیدمحمود موسوى، «بقاع متبرکه و اماکن مذهبى گیلان»، کتاب گیلان، جلد اول، انتشارات گروه پژوهشگران، به سرپرستى ابراهیم اصلاح عربانى، پاییز 1374ش؛ سازمان نقشهبردارى کشور، نقشه تقسیمات کشورى جمهورى اسلامى ایارن، مقیاس 000،1:250، تهران 1379ش؛ گیتاشناسى، نقشه جمهورى اسلامى ایران، مقیاس 00،1:600، تهران 1383ش؛
H.L. Rabino, Les Provinces caspiennes De Perse, Paris 1917.
/ خسرو خسروى /