به نا م خدا
من یک چهارمحلی ام
من یک چهارمحلی ام ، همانجا که حتی نامش از تفاوتها آمده است همانجا که فلسفه وجودیش را در تجمیع سنت ها و باورهای متفاوت و در کنار هم بودن معنا میکنند. قریب سه دهه است که دراین در کنار هم بودن ، درک متقابل و احترام به هم نوع را سرلوحه مشق شبم کرده و در این سالها چه خوب آموخته ام که باید برای هدفهای بزرگتر با هم شد و از تفرقه و بیهودگی دست شست. حالا تا آنجا بر این عقیده پیش رفته ام که نه تنها برایم چهارمحل دیگر 4محل نیست و همگی خود را یک خانواده می دانیم بلکه دیگر مردمان بخش ها و شهرهای شهرستانم برایم تفاوتی با مردمان روستایم ندارند. به جرات میتوانم بگویم برایم وطن یعنی آب و خاک شهرستان رودبار و تفاوتی نمی کند اگر در شهر آفتاب(لوشان) ، شهر باد و مهربانی (منجیل) باشم و یا شهر شکوفه های زیتون (رودبار) و یا شهر سپیدرود و بجارهای جلگه ای (رستم آباد وتوتکابن) و یا در شهرقدمگاه خورشید ( بره سر) یا اینکه از میان درختان بی مثال گردوی (جیرنده) و... باشم. من در هرکجا باشم وطنم را معنا میکنم « شهرستان رودبار»
آنگاه که ظهر جمعه ( دهم اردیبهشت 95 ) مسجد طاهریه منجیل را برای ادای وظیفه و شرکت در مرحله دوم انتخابات برگزیدم تنها به این دلیل بود که بگویم « وطن یعنی همه جای این سرزمین پاک»
در اینجاا یاد گرفته ام برای اهداف بزرگتر باید گذشت و خود را در کنار دیگران گذاشت و عبور کرد.پیله تهی [من] را درید و به دنیای بزرگ [ما ] رسید و این [خود] را در کنار دیگران حل کرد. من شهرستانم را نمونه ای بزرگتر از یک چهارمحل می دانم با هفت شهر و چند صد روستا که تنها یک معنا برایش دارم و آن وطن است با فرصت های فراوانی برای پیشرفت و توسعه .
چهارمحل یک نماد است نمادی از شهرستان مان که این نکته را می گوید، رودبار ما با تمام این تفاوتها میتواند به یگانگی برسد . یگانگی که در این روزهای انتخابات در جایجای آن و در تمام شهرها و روستاهای آن قابل مشاهده بود . ما میتوانیم این باهم بودن و یگانگی را برای پیشرفت شهرستان مان و در میان خود نهادینه کنیم و چون هنجاری اجتماعی از آن محافظت کنیم.
بیایید تفاوت ها را فرصتی برای تعامل ها و پیشرفت بدانیم و تعصب های بیهود را آنچنان کنار بگذاریم که دیگران ما را تنها با یک نشان بخوانند و بدانند که اینجا « رودبار» تنها خرد است که در میان مردم تصمیم میگیرد و شایستگی را در انتخاب دارد نه تعصب و تفاوت های ساخته شده و بی پایان. به امید فردایی نیکو
با تشکر :مجتبی رنجکش